- شب نشینی
با هم نشستن در شب، مهمانی در شب که جمعی با هم بنشینند و شب را به صحبت و تفریح بگذرانند
معنی شب نشینی - جستجوی لغت در جدول جو
- شب نشینی (شَ نِ)
عمل شب نشین. بیداری شب. (ناظم الاطباء). نشستن دوستان بعداز شام خوردن در جایی برای صحبت. (فرهنگ نظام). گردآمدن گروهی در پاس اول شب یا دیری از شب و صحبت کردن و خود را مشغول ساختن. (ناظم الاطباء) :
به شب نشینی زندانیان برم حسرت
که نقل مجلسشان حلقه های زنجیر است.
(از یادداشت مؤلف).
وگر فرش است در عشرت سرایم ماهتاب امشب
شبم خوش شب نشینی میکنم با آفتاب امشب.
ظهوری.
- امثال:
کور و شب نشینی
به شب نشینی زندانیان برم حسرت
که نقل مجلسشان حلقه های زنجیر است.
(از یادداشت مؤلف).
وگر فرش است در عشرت سرایم ماهتاب امشب
شبم خوش شب نشینی میکنم با آفتاب امشب.
ظهوری.
- امثال:
کور و شب نشینی
- شب نشینی
با هم نشستن به شب در محفلی، مهمانی در شب و گذراندن شب را دسته جمعی با تفریح
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
پس نشستن، رو به عقب رفتن، در امور نظامی سنگرها یا مواضع خود را ترک کردن و عقب تر رفتن
کسی که با دوستان بعد از شام خوردن در جایی برای صحبت نشیند و نخسبد
فرود و شت وا پس نشینی ترک مواضع خود کردن و به عقب رفتن، به قهقرا رفتن
((~. نِ))
فرهنگ فارسی معین
ترک مواضع نظامی در هنگام جنگ، بازگشتن به عقب تر از جای خود یا دست کشیدن دایم یا موقت از آن چه دشوار یا نپذیرفتنی است
